دکتر خسرو صحت

اعتماد

شکوفایی “اعتماد” در دنیای کار و زندگی متاثر از روش گفتار و رفتار ما است.

 

بعبارتی شیوه پاسخگویی ما به انتظارات و نیاز های دیگران می تواند  “اعتماد” متقابل در مناسبت های اجتماعی را  تحت تاثیر قرار دهد.

 

عمق و گستردگی اعتماد در هر سطحی،  نتیجه میزان التزام عملی به بایدها و نبایدهای دنیای “کار و زندگی” در قالب میثاق های عمومی نوشته و یا نانوشته (عرفی) است.

 

بعبارتی دیگر، وجود اعتماد، بیانگر میزان باور متقابل افراد به یکدیگر است.

 

عوامل مختلفی در کاهش و افزایش میزان باور افراد نسبت به یکدیگر نقش ایفا می کنند. وجود برخی از این عوامل متاثر از شرایط زمان و مکان بوده و فاقد اصالت ذاتی می باشند.

 

لذا نه تنها بر اثر گذشت زمان اثر مثبت خود را از دست می دهند، بلکه بعضا نتیجه منفی نیز از خود بجا می گذارند. در دنیای سیاست و اقتصاد از این قبیل عوامل فراوان می توان یافت که برای بیان آن نیازمند فرصتی مناسب می باشد.

 

مراد نگارنده از این یادداشت “عوامل پایدار” و “تاثیر ناپذیر” از شرایط زمان و مکان است، عواملی که ریشه در فطرت ما آدمیان دارد. برای کوتاه کردن سخن، در ادامه به مهمترین این عوامل اشاره شده است:

۱-   تطبیق رفتار با گفتار.

۲-   عدم مخفی کاری.

۳-   تواضع در مقابل اراده عمومی.

۴-   امانت داری.

۵-   وفای به عهد.

۶-   وقت شناسی.

۷-   مسئولیت پذیری.

۸- عدالت ورزی

اعتماد یک سرمایه اجتماعی است که نگهداری آن بسیار سخت تر از بدست آوردن آن می باشد. این سرمایه اجتماعی زمینه ساز مشروعیت و مقبولیت عام “معتمد” می شود. حکمرانی در این شرایط، نه تنها آسان می باشد بلکه کمترین هزینه را به جامعه تحمیل می کند.

 

متاسفانه فاقدین این ویژگی به ناچار به مرور زمان برای تامین مقاصد خود به قوه قهریه پناه می برند. آفتی که در طول تاریخ بسیاری از حاکمان را دچار بیماری خود بزرگ بینی و نهایتا سقوط ذلت بار کرده است. ولی چسبندگی و شیرینی قدرت، سد راه فهم و انتقال این تجربه گران بها به آیندگان می شود. تجربه ای که می تواند جامعه بشری را به سعادت برساند و منشاء خیر برای مردم و حاکمان  باشد.